تیره کی گیوی

آشنایی و ارتباط با کی گیوی

تیره کی گیوی

آشنایی و ارتباط با کی گیوی

تیره کی گیوی

تیره کی گیوی (اردشیری سابق)
شامل تیره های کی گیوی بویراحمد علیا ، بویراحمد سفلی ،بویراحمد گرمسیری ، رستم و ممسنی ، اردکان و شیراز و متفرقه است
آمار جمعیتی تیره کی گیوی خالص تاکنون بیش از یک ایل است اما با توجه به آخرین آمار کارشناسان ایلات و عشایر کوه گیلویه و بویراحمد و پراکندگی جمعیت زیادی کی گیوی در استان های فارس ، اصفهان ، بختیاری ، خوزستان ، بوشهر و ترکیب آنان در تیره ها و طوایف دیگر هر طایفه و اولاد کی گیوی را با نام ایل، طایفه ، اولاد و محل زندگی خود به کار می بریم
به همین خاطر به ترتیب به مانند بقیه طوایف هم نژاد اردشیری خود ایل بویراحمد ، تیره کی گیوی بکار می بریم

اولاد بمونی آغا  فرزند آتش اغا ساکن باغ تیله کوی دم چنار از وابسته های کی گیوی و هالو خرزا می باشند 

این اولاد شامل فامیل های: آهوبر ، بهروز ، ایمان پور ، یاد آور ، رسولی ،علی پور ،لطیف فر،الهامی ، عادلیان خواه  و.......از اولاد بمونی اغا فرزند آتش اغا از سر سلسله های تیله کوهی های کوه گیلویه و بویراحمد و حومه بهبهان، خوزستان و گچساران هستند که با اولاد خنجراغا در بونه ریزک سرچنار و ضرغام اباد و خیارکال کهگیلویه و اولاد جعفر اغا و کرم اغا از تیره تامرادی از یک ریشه نژادی مشترک اند

  در گذشته این اولاد در روستاهای دیمه دوک خیرآباد ، سرچهارمه دهدشت ،چشمه گندم کش ،و تلخ آب ساکن بوده اند که پس از یک زد وخورد با طوایف هم جوار و کشته شدن افرادی  در دهدشت  به باغ تیلکوه سردسیر خود مراجعت کردند

 در حدود سال 1306 و غارت بروجن و فرادنبه توسط ایل بویراحمد ، مدتی در نقاره خانه سکونت داشته اند

طبق مستندات سکونت طایفه تیله کوهی ازایل آغاجری با اصالت نژادی کرد کوچ اولیه آنان از آذربایجان غربی به کردستان

 وسپس  خوزستان و کوه گیلویه به اواخر قرن ششم هجری قمری بر می گردد.

  اولاد خنجر اغا از طایفه مالخانی و کرم اغا وجعفر اغا از طایفه تامرادی و بمونی اغا  تیره کی گیوی همه  نوادگان اتش اغا و طایفه تیله کوهی از ایل آغاجری سابق  همه جز طوایف  بویراحمد سفلی هستند 

از بزرگان این اولاد می توان به سردار شهید محمد لطیف فر فرمانده سابق سپاه قدس اشاره کرد روحش شاد 

منابع تحقیقات محلی ،جامعه شناسی ایلات و عشایر ایران ص 67 جواد صفی نژاد ، در آمدی بر تاریخ کهگیلویه نصیر هادی پور و.....

این مطلب در حال به روز رسانی است انتقادات و پیشنهادات از طریق 09399423600

فرزاد

  • فرزاد

 

طایفه خالویی از اولاد نیرعلی بزرگ 

 

سکونتگاههای این اولاد روستاهای *موردراز رهبر یاسوج ،تلخدان،حسین اباد و امیر اباد دشت روم;دورگ دهنو،دورگ مدین، قلمستان رهبر ممسنی* است

فامیل های :رهبرنیا،طالع زاده ،عوض زاده،علیزاده،طوبائیان،رهگشای،فرجامی زاده ،روانجو،رضایی ،رویدل،عادلیان پور ،احمدزاده گان ، رفیع زاده . محمدی .فرزام نژاد.ره انجام . دهبان . فرزامی . رهبر . رویین تن . زهرایی نیک .فرخیانی . بخرد نصب . عوضیان . اتابک .فرجامی زاده و   هستند 

این مطلب در حال به روزرسانی است

همکاری جهت اصلاح مطالب این وب از طریق

09399423600

  • فرزاد

معرفی اجمالی اولاد شیرمحمد:

اولاد شیرمحمد سه مرد یا سیامرد،جمعه و شنبه
فامیل های : میرفردی،رستمی،افشون،گرجیان،گرجی زاده،گودرزی،پزشک،ادیب،زهرایی ،ادبی زاده 

 ساکن،تنگشیو،حسین آباد رستم،خنیمه،تنگسی،بابامیدان، سرگچینه،حسین آباد دشتروم،پشتکوه باشت ،.قشلاق چم بلوطک،گرگو، نورآباد بخش بردنگان عشایری مال حاجی، سرآبتاوه یاسوج  و...هستند

ازآخرین کدخدایان بنام این طایفه می توان به مشهدی علی خان افشون ، ،کی ظفر میرفردی،قائد آقاجان میرفردی ،علی کرم حکیم و کی ولی خان می توان نام برد

همچنین بزرگان این طایفه  کا کیامرث میرفردی،قائد محمدجان میرفردی،قائد جمعه ، قائدملا محمدرستمی،ملا احمد میرفردی ،مشهدی خسرو میرفردی ، قائد محمدطاهرگرجی زاده،قاید صفر رستمی ،قائد صفدر پزشک و.....را نام برد

سرگذشت و رشادت ها:

 

کی ولی خان تنگشیوی نیز از کدخدایان این اولاد در جنگ کلل سه تا کشته شده

کی ظفر فرزند دهراب از کدخدایان این اولاد بوده است که شعر( چه کی ظفر چه صد نفر) در مورد ایشان سروده شده

شهید خدا عفو میرفردی فرزند صفر نیز از خاندان میرفردی هست


خدا کرم طبیب ،جراح وشکسته بند ،  و صفدر فرزند ایشان تفنگ چی معروفی بوده که توسط باوی ها درگردنه شلال دان باشت  کشته می شود و کی علیخان افشون انتقام ایشان را گرفته است

کی شنبه میرفرد(کوچک) کدخدای مقتدر میلفرد ملقب به خان زن بوده که با الله قلی خان رستم درگیر می شود و پس از شکستن استخوانهای دست ،پا و دنده الله قلی خان به این نام معروف شد کی شنبه مردی تنومند و بی باک بود فرزندان وی  کی  علی کرم ، کی علی خان ، کی درویش ،کی سهراب هستند.

سکونتگاهها:

اولاد کی علی کرم هم اکنون در یاسوج ،دشتروم و گچساران و پشتکوه باشت ساکن اند 

اولاد کی سهراب در بابا میدان 

اولاد کی علی خان و کی درویش در حسین آباد ساکن اند

 

ریشه یابی:سلسه ونسب های طایفه بزرگ میرفرد در  شهرستان کهن رستم  وارتباط نسبی  با طوایف دیگر در استان کهگیلویه وبویر احمد

تنگ شیوی های (میرفردی) با کی گیوی های تل زالی یاسوج (اولاد کهنه پوش) فامیل های :رستمی زاده،عبدالهی زاده،علیپور،رمضانی،رستمی پور،قلم فرسا،بهزادی،رستمیان،وزیری،رضایی،شیرزادی، رستگار،کرمی،رستمی،کیانی و.....

و اولاد علی پناه ساکن روستاهای بابکان ، در بویراحمد و روستاهای( دلی باریک و رودبال )در شهرستان گچساران،   شامل فامیل های : چترآذر ، محمدی،غفوری ، علی پناهی، آریا منش ، شایسته ، داور،گلستانی، امدادی، شهامتی، پیوند جو ، چمانه ، سعادت ، سعادت نیک، درود، جوان سال، الوندفر، داور ، درود و........

 و تش کا باقر ساکن جهان آباد دشت روم تنگاری فامیل های: قربان زاده ، حکمتی ، کهیاری ، باقرنژاد ، باقری، باقرنیا ،علیزاده، قبادی،نقدی ، معصومی و.....عموزاده و همه از نوادگان شیرمحمد  فرزند  شاسه بزرگ اند

 

این مطلب در حال به روزرسانی است

همکاری جهت اصلاح مطالب این وب از طریق

09399423600

 

  • فرزاد

 

 

 

این مطلب در حال به روزرسانی هست جهت همکاری با شماره 09399423600 تماس بگیرید

  • فرزاد

کی گیوی های اولاد شاسه بزرگ ساکن در  سده و اسپاس فارس و نقاره خانه و کاکان و تل زالی  که  از اولاد خداوردی هستند

شامل دو اولاد عیوضی و رمضان اند

فامیل های : پاکباز و مبشری ساکن نقاره خانه از اولاد عیوضی

فامیل های : بهادری ساکن سه ده و اس پاس فارس و بیژنی و حسینی ساکن تلزالی و کاکان از اولاد رمضان اند

 

این مطلب در حال به روزرسانی هست جهت اصلاح  و تبادل اطلاعات با شماره 09399423600 تماس بگیرید

  • فرزاد

به نقل از وبلاگ های

دره خـــرزهــره روسـتای مکـــوند بختیاری

و

رودزرد کاید رفیع

 فرزندان کاید مهــدی: 1- کاید بابــک وهفت دختر ( مادرشان بلور بهمن یاری، فرزند کاید اسدالله از طایفه کاید گیوی ممسنی می باشد.) درج شده است

به ادرس زیر خانواده هایی از کی گیوی در انجا ساکن اند که برای کسب اطلاعات بیشتر نیاز به همکاری علاقه مندان داریم

ارتباط با ما از طریق تلفن 09399423600  و فضای مجازی با همین شماره

 

http://darehkharzahreh.blogfa.com/post/10

 

 

http://www.rood-zard.blogfa.com/

  • فرزاد

اولاد جعفر جن از کی گیوی های له درازی و از نوادگان شاسه بزرگ هستند که  در زمانهای قدیم  حدود بیش از 200 سال پیش پس از یک زد و خورد با ماموران مالیاتی و کشتن فجیع تعدادی از آنها و سپس تعقیب توسط دولت وقت از دلی خمسیر و روستای له دراز متواری شده و در منطقه خشت از استان بوشهر ساکن شده است

هم اکنون فامیل های رستمی در روستای جعفر جن خشت و  علیپور ، فرح ازادی ، دست بر اورده ، جعفر خواه معروف به اولاد ملی در بویر احمد امیر آباد دشت روم و گر کلاغ نشین/رستم  دورگ دهنو  و گوه آزادی ساکن هستند

همچنین در مرکز منطقه بویراحمد گرمسیری روستای آرو فامیل های گیویان ، الماسی معروف به اولاد کایاری از نوادگان جعفرجن هستند

 

در ادامه به نقل از وبلاگ روستای جعفر جنی مطلبی را جهت کسب اطلاعات بیشتر باز نشر می کنیم

http://jafarjen93.blogfa.com/post/4

در  زمانهای خیلی قدیم شخصی به نام جعفر از اهالی بویراحمد پس از کشتن یکی از خوانین منطقه بویر احمد از آن منطقه فرار کرده و به دشت خشت وارد شده و در نزدیکی بکر قدیم کوهی را برای زندگی کردن خود انتخاب می کند که از آن پس آن کوه به توهُ جعفری معروف شد. دلیل اینکه جعفر کوه را برای زندگی کردن انتخاب کرد این بود که  از چشم مردم دور باشد.  پس از مدتی، دختر خان که جعفر پدرش را به قتل رسانده بود به همراه عده ای از تفنگ چین های بویراحمد به جستجوی جعفر پرداخته و نهایتا رد جعفر را در بکر قدیم پیدا می کند  و پس از چندین روز جستجو  موفق به دستگیری جعفر نشده و چون دست خالی برمی گردد، با کنایه و تشبیه می گوید که جعفر مثل جن شده و از دست ما فرا کرده(جعفر را در زرنگی به جن تشبیه می کند)بعد از این جریان هم جعفر به  همراه تعدادی دیگر از دوستانش در محدوده دشت خشت و کُتل ملو اقدام به راه زنی و غارت قافله می کردند و زمانی که خوانین و حاکمان محلی و مسئولین امنیتی راه ها، به تعقیب و گریز جعفر و گروهش می پرداختند جعفر با اسبان تندرو به توه جعفری می رفت که در آن زمان دارای پوشش گیاهی وسیعی ار نوع کُنار(صدر) بوده است و تعقیب کنندگان دیگر قادر به پیدا کردن و دستگیر کردن جعفر و گروهش نبودند و وقتی که دست خالی برمی گشتند و از طرف مسئول خود مورد بازخواست و مواخذه قرار می گرفتند که چرا نتوانسته اند جعفر را دستگیر کنند؟ در پاسخ می گفتند که جعفر شخصی جوان، چالاک، زرنگ ودارای اسبی تیزرو می باشد و وقتی وارد توه جعفری می شود به سرعت از لا به لای درختان کُنار فرار کرده و از آن منطقه دور می شود  و یک دفعه مثل جن ناپدید می شود((در گدشته و در اصطلاح محلی انسانهای زرنگ، چالاک، تیزرو و کسانی که خیلی سریع خود را از یک مکان به مکان دیگر می رساندند را به جن تشیه می کردند)) از آن به بعد کم کم به این محدوده جعفرجن می گفتند( یعنی جایی که جعفر به سرعت و تیزی جن از دست ما فرار کرد) و طی گذشت زمان روستای بَکِر به جعفرجن تغییر نام پیدا کرد.

این مطلب در حال به روزرسانی هست جهت اصلاح با شماره 09399423600 تماس بگیرید

  • فرزاد

اولاد کا محمدرضا وشاه رضا نوادگان شاسه بزرگ

این دو اولاد یکی از شاخه های کی گیوی های بابکانی هستند که با توجه به سکونت در این مناطق مانند دیگر اولاد با ریشه های آغا / کی گیوی و باوی ساکن در این جغرافیا لقب بابکانی را یدک می کشند

سکونتگاههای این اولاد درسردسیرمنطقه بابکان روستای م له باریک  و گرمسیر روستای  کندل تنگ پیرزال ،دلی باریک ، پیچاب باشت، گجستان بویراحمد است.

کامحمد رضا پنج فرزند داشت : فرزند اول نظر که فامیل های :فتاحیان،نصرآبادی،منصوری،حمیدی و درودی نژاد را شامل می شوند .
فرزند دوم کا حق نظر که فامیل های : توکلی،عطاری فر،قهرمانی،درودی نیک وشفیعی  اند.

فرزند سوم کاغریب که به فامیل های : چالش ،سعادت فر،سعادت پور،رضایی،پاکروان وفاتح نژاد را شامل می شوند.
فرزند چهارم کا نوروز بود که شامل فامیل های : میرزا پور،غفوری پور،کیانی ،شرافتی و جوبه هستند.
فززند پنجم قاید نظر  که فامیل های: پیراسته فر و فتاحیان معروف اند
  
اولاد شاه رضا برادر محمدرضا شامل فامیل های : بهزادی اصل ، وحیدی پور ،عارفی دوست ، بشارتی ، صالحی اصل هستند

این مطلب با همکاری  آقایان توکلی ، پیراسته فر ، شرافتی ، بهزادی اصل تهیه شده و درحال به روز رسانی هست 

ارتباط با ادمین  جهت اصلاح  مطلب   

09399423600

  • فرزاد
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۸ فروردين ۰۰ ، ۱۱:۱۸
  • فرزاد

احتراما هدف از این متن آشنایی با معنای  لغوی است و ارتباط مستندی با طایفه کی گیوی از ایل بویراحمد وجود ندارد

گیو

(بر وزن تیز)، پسر گودرز و برادر رُهام از پهلوانان بزرگ و خوشنام ایران در شاهنامه است. از بزرگ‌ترین کارهای او رفتن به توران در جستجوی کیخسرو و یافتن او پس از هفت سال و آوردن او و مادرش، فریگیس، به ایران است. او در این کار، خصوصاً هنگام بازگشت، رشادت‌ها و پهلوانی‌ها کرد.

گیو همچنین داماد رستم (از طریق وصلت با بانوگشسپ) بود. در شاهنامه او تنها دارای یک فرزند به نام بیژن است. بروز احساسات پدرانه از گیو در جای جای شاهنامه صحنه‌های دل‌انگیزی می‌آفریند که خطوط شخصیت او را پررنگ می‌کند.*[۱]

سرانجام کار گیو در شاهنامهٔ فردوسی این است که او همراه رهام و سه پهلوان دیگر همراه کیخسرو می‌شوند در سفر نهائی کیخسرو به سوی پروردگار و ترک این جهان سفلی. علی رغم گوشزدهای کیخسرو که فقط کسانی که از فرّ ایزدی برخوردار باشند می‌توانند این راه را طی کنند وگرنه نابود و یا ناپدید خواهند شد، پنج پهلوان (از جمله گیو) تصمیم گرفتند که با کیخسرو همراه شوند. سرانجام پس از برگذشتن کیخسرو بسوی عالم بالا، هر پنج پهلوان گرفتار برف و بوران شده و همانجا ناپدید شدند.

گیو

گیو. [ گ َ ] (نف ) به معنی گویا باشد که سخن کننده است . (برهان قاطع). ظاهراً این معنی را از کلمه ٔ گیومرت استخراج کرده اند و درست نیست . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). || زبان را نیز گویند که به عربی لسان خوانند. (برهان قاطع). ظاهراً لهجه ای است در گویا. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). || (ق ) به معنی ظاهراً و غالباً آید. (برهان قاطع) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). رجوع به گو و گویا شود.

گیو

گیو. [ وْ ] (اِخ ) یکی ازپهلوانان داستانی ایران و پسر گودرز و داماد رستم جهان پهلوان است و هموست که کیخسرو پسر سیاوش نوه ٔ کیکاوس و افراسیاب را بعد از هفت سال جستجو با مادرش فرنگیس از ترکستان به ایران آورد. (از برهان قاطع) (ازغیاث اللغات ). سرگذشت گیو در قسمت مهم داستان شاهنامه آمده است . برای اطلاع از اعمال و افعال او به شاهنامه ٔ فردوسی باید رجوع کرد. اما چنانکه از مآخذ تاریخی برمی آید گودرز پسر گیو است اما در شاهنامه گیو پهلوان پسر گودرز دانسته شده و عین این حالت در متون پهلوی نیز وجود دارد و معلوم نیست معکوس کردن قضیه ازکجا نشأت کرده است ، به هرحال بنا بروایت فردوسی درعهد کیان پس از خاندان سام نیرم ، خاندان گودرز گشوادگان ، اهمیت بسیار دارد. مؤسس این خاندان پهلوانی ، گشواد زرین کلاه ، از پهلوانان عهد فریدون بود و پسر اوگودرز پهلوان بزرگ و مدبر عهد کاوس و کیخسرو است که هفتاد و هشت پسر و نبیره داشت . پهلوانترین فرد خاندان او گیو بوده است و این گیو که پس از رستم هماورد نداشت ، بانوگشسب سوار، دختر رستم را به زنی گرفته بود. نام گیو در متون پهلوی ویو و گیو (هر دو با یاءمجهول ) ضبط شده و او پسر گودرز و از جمله ٔ جاویدانان است . این اسم در طبری «یی » ضبط شده و این شکل محققاً از ویو پدید آمده است . اما همین نام را در کتیبه ٔاشکانی بیستون به صورت معمول در پهلوی و فارسی یعنی گیو با یاء مجهول می بینیم و در اینجا گیو پدر گودرزاست نه پسر او. استاد کریستن سن معتقد است که چون نام اغلب جاویدانان از فهرست مفصل اسامی یشت سیزدهم (فروردین یشت ) استخراج شده است ناگزیر باید نام گیو را هم در همین یشت جست و از این روی نام گئونی پسر وهونمه باید همان گیو یا ویو باشد. اما نویسنده ٔ بندهشن تحت تأثیر آثار اسلامی گیو جاویدان را با گیو پهلوان اشتباه کرده است . گیو بنا به روایات فردوسی نیز با کیخسرو و فریبرز و طوس ناپدید شد. بدین معنی که چون کیخسرو دست از جهان شست و سفر آخرت گرفت ، فریبرز وطوس و گیو نیز به کیفیتی که در پایان داستان کیخسروو مقدمه ٔ داستان لهراسب در شاهنامه ٔ فردوسی می بینیم با او رفتند و دیگر بازنگشتند و از اینجا چنین برمی آید که داستان گیو پهلوان در روایات ملی نیز با داستان گئونی مذکور در فروردین یشت آمیخته شده است . ظاهراً گودرز و گیو و بیژن از پادشاهان و بزرگان اشکانی بوده اند و بتدریج در روایات ملی ایران راه یافته و درشمار پهلوانان درآمده اند. نام گودرز و پسرش گیو، برگوترزس و پدرش گئو در مآخذ رومی که هردو از اشکانیانند قابل تطبیق است . (از حماسه سرایی در ایران تألیف دکتر صفا چ 1 و 2 ص 535، 541 به بعد) :
چو گودرز و چون طوس و گیو دلیر
چو گستهم و شیدوش و بهرام شیر.

  • فرزاد