در گذشته برای مردان کی گیوی القابی چون شاه ، رئیس ، خان ، کی و کا ، ملا
و برای زنان بی وی بکار میرفته در متن زیر به نقل از جامعه شناس بزرگ عشایر دکتر جواد صفی نژاد به این موضوع می پردازیم
نگارنده ضمن مصاحبهای با ملا ولی پناهی (۱۳۴۶/۵/۲۳ دم چنار)، نامبرده به روشنی و ذهنی تا دوازده پشت قایدگیویها را به انضمام شاخههای مربوط و اماکن مسکونی هر دسته بیان داشت، من اصل شجرهنامه را ندیدم ولی در بعضی موارد گفتههای ملا ولی و کی عزیز در بالای شجره انطباق نداشت زیرا آقای پناهی، ملا مکی را فرزند کی شهباز میدانست در صورتیکه کی عزیز، ملا مکی را فرزند ملا غریب و نوه کی شهباز میگفت،( ملا ولی پس از نابینا شدن در سال ۱۳۶۲ در قلمرو طایفهای خود بدرود حیات گفت.)
در سال ۱۳۴۶ قایدگیویها حدود ۱۸۰۰ خانوار شمارش شدند که در مناطق دشت روم، سفیدار و نقارخانه پراکنده بودند.
«ملا» و «کی»: در شجرهنامههای ضمیمه که متعلق به قایدگیویها است لقب «کی» و «ملا» در کنار هم دیده میشود، در این شجره و یا هر شجره دیگر تمامی خاندان ذکور «کی»ها مقلب به کی میگردند و «کی» بودن در خاندان آنها موروثی بوده ولی در عشایر سواد داشتن بقدری اهمیت داشت که لقب کی را تحتالشعاع قرار میداده و ترجیح میدادند که باسوادان را «ملا» خطاب نمایند در صورتیکه قبل از ملا شدن کی بودهاند و فرزندان آنها نیز کی بوده و امکان ملا شدن یا باسواد شدن هم برای آنها بوده است مانند «کی خلیفه» فرزند ملا ولی پناهی، «کی شیرخان» فرزند ملا ماندنی و یا «کی جونباز (جانباز)»، «کی علیباز»، «کی سهراب» فرزندان ملا شهباز قایدگیوی که اولی در نقارخانه و بقیه در مناطق مختلف دشتروم بسر میبرند.
«کی» و «کا»: با نظری به شجرهنامه قایدگیویها پیشوند اسامی خوانین را با «ملا»، «کی» و «کا» مشاهده میکنیم که شرح ملا و کی گذشت ولی اینکه چرا گاهی برای خوانین پیشوند «کا» بکار برده شده این است که:
گاهی فردی از خانواده کیها بمناسبتی کار در دستگاه خان را میپذیرد و در کنار عملههای مخصوص خان قرار میگیرد در این صورت فرد مذکور موقعیت «کی» بودن خود را از است داده و «کا» خطاب میگردد اگر فرزند چنین فردی چون پدرش در دستگاه خان باقی مانده و از نعم سفره خان بهره میگرفت او را هم «کا» خطاب میکردند ولی بمحض اینکه این افراد و یا فرزندان آنها به میان طایفه خود باز میگشتند و استقلال خود را باز مییافتند مجدداً لقب «کی» بدانها اطلاق میگردید و در واقع این افراد همیشه بالقوه کی بودند ولی تا هنگامی که در دستگاه خان باقی میماندند کا خطاب میشدند و نمونههای آن را در شجرهنامه قایدگیویها مشاهده میکنیم.
«کا»: تقریباً تمامی مردان طوایف مختلف [استان] کهگیلویه و بویراحمد (بجز سادات و آقایی) را «کا»ها تشکیل میدهند، لقب کا با نام کوچک افراد ذکور همراه است مانند: «کا بهرام»، «کا فیروز»، «کا دهراب»، «کا ایمور» و…
کلمه کا مترادف با کلمه آقا در شهر است که به هر فرد مذکری اطلاق میگردد، گاهی فردی از ردیف کاها بمناسبت فداکاری و جانبازیهای چشمگیر و رشادتهای خارقالعاده در جنگهای سیاسی و منطقهای به لقب «کی» مفتخر میگردد، در تاریخ بویراحمد فقط یک مورد سراغ داریم که فردی بدین مقام مفتخر شده است.
کا لهراسب یکی از جنگیترین، ورزیدهترین، با وفاترین و نترسترین فرد بویراحمدیها بود که به تنهایی در کوههای منطقه انبوهی از دشمن را میشکست، در جنگی که بین بویراحمدیها و قوای دولتی در زمان رضاشاه (در سال ۱۳۰۷ شمسی و در سال ۱۳۰۹ در تنگ تامرادی) رخ داد کا لهراسب و چند نفر از دستیارانش عرصه را بر ارتش قدرتمند دولتی تنگ نموده بود و سرانجام به دست یکی از اطرافیان خود کشته میشود. محلیان اشعار فراوانی را به یاد او ساخته و زمزمه میکنند و پس از مرگش به «کی لهراسب» مشهور میگردد.
جامعه شناسی ایلات عشایر ایران
جواد صفی نژاد
- ۰ نظر
- ۲۹ فروردين ۰۲ ، ۱۴:۳۴